وقتی خدا بردهی شما میشود
سادگورو دربارهی لمس بُعدی از هوش به نام «چیتا» صحبت میکند؛ بُعدی که از حافظه پاک و بیاثر است.

سادگورو درباره لمس بُعدی از هوش به نام چیتا صحبت میکند؛ بُعدی که از حافظه پاک و بیاثر است. اگر آن را لمس کنید، همهچیز به بهترین شکل ممکن برایتان اتفاق خواهد افتاد.
سادگورو: آنچه شما بدن و ذهن خود مینامید، انباشتی خاص از حافظه است. به خاطر حافظه است - یا میتوانید به آن اطلاعات بگویید - که بدنتان این شکل خاص را به خود گرفته است. برای مثال، اگر یک مرد یک تکه نان بخورد، نان تبدیل به مرد میشود. اگر یک زن آن را بخورد، تبدیل به زن میشود. اگر یک سگ همان نان را بخورد، تبدیل به سگ میشود. این نان باهوشی است! نه، این نان نیست که باهوش است، بلکه این نوع حافظهای است که سیستم هر موجودی با خود حمل میکند و نان را به مرد، زن یا سگ تبدیل میکند.
خودِ وجود شما، انباشتی از حافظه است. اگر تمام حافظه را از شما بگیریم، دیگر وجود نخواهید داشت. وقتی مردم از کارما ناشانا صحبت میکنند، منظورشان همین است - اگر تمام حافظه را نابود کنید، خودِ وجود از بین میرود. این حالت «موکتی» است، چون از هستی آزاد میشوید — دیگر مجبور نیستید وجود داشته باشید، چون خودِ وجودتان حافظه است.
هوش رها از حافظه
بااینحال، در درون شما بُعدی از هوش وجود دارد که آزاد و پاک از هرگونه حافظه است. در یوگا به این چیتا میگوییم. اگر به این بُعد از هوش دست پیدا کنید، میتوانید در این بنای عظیم ساخته شده از حافظهی گذشته زندگی کنید، اما در عین حال از آن آزاد باشید، بدون اینکه به شما آسیبی برساند. میتوانید به گونهای بمانید که این حافظه - که به شما ساختار جسمی و روانی خاصی میدهد - هیچ تأثیری روی شما نداشته باشد.
اگر این جنبههای زندگی وارد تجربه فردی انسانها نشود، طبیعتاً به دنبال راههای دیگری برای هیجان خواهند رفت. اگر به انسانها راهی برای مهندسی خودشان ارائه نشود تا خودشان را آنطور که میخواهند - شاد و سرمست - بسازند، نوشیدنی و موادمخدر به بزرگترین پدیده روی زمین تبدیل خواهد شد. همین حالا هم اینطور شده. در غرب کاملاً رایج شده و در شهرهای هند هم بهسرعت درحال گسترش است. در هفتاد تا هشتاد سال آینده، اگر یک فرایند معنوی منطقی و قابل اثبات علمی را در جهان گسترش ندهیم، میگویم ۹۰٪ انسانها به نوشیدنی و موادمخدر روی خواهند آورد - راهحلهای شیمیایی برای اینکه خودشان را خوشایند نگه دارند.
سهم بزرگتری از زندگی
این اتفاق میافتد چون هر انسانی در تلاش است سهم بزرگتری از زندگی داشته باشد. فرقی نمیکند کسی به معبد برود یا به میکده، کسی مواد مصرف کند یا مراقبه کند - در اصل همه به دنبال سهم بزرگتری از زندگی هستند. سؤال فقط این است که کدام راه پایدار است. اگر میخواهید انسانها بدون آسیب رساندن به خودشان تجربه فوقالعادهای در درون داشته باشند، باید آنها را به درون برگردانید. به درون رفتن میتواند معانی مختلفی داشته باشد. یک راه ساده برای درک آن این است که به «چیتا» دست پیدا کنید - همان بُعد هوش که اساسِ وجود شماست. چیزی به نام «چیتای من» و «چیتای شما» وجود ندارد. فقط آنجاست. سؤال این است که آیا شما بهعنوان یک فرد به آن دسترسی دارید یا خیر. این مال شما یا من نیست. این یک هوش کیهانی است - سرچشمه آفرینش.
چیتا شما را زنده نگه میدارد، شما را پیش میبرد و باعث میشود زندگی جریان پیدا کند. اگر به این بُعد که نقطه اتصال به آگاهی فرد است دسترسی پیدا کنید، حتی نیازی نیست آرزو یا رؤیایی داشته باشید. بهترین چیز ممکن که میتواند برایتان اتفاق بیفتد، بههرحال برایتان اتفاق خواهد افتاد. وقتی مردم این بُعد را لمس میکنند، در یوگا، یوگیها راه شیطنتآمیزی برای بیان آن دارند. گفته میشود: «خدا برده شما خواهد شد.» از حالا به بَعد برای شما کار میکند. حتی نیازی نیست آرزو کنید که در زندگیتان چه میخواهید. هر آنچه مورد نیاز است به بهترین شکل ممکن اتفاق خواهد افتاد. زندگیتان در دستان هوشی فراتر از شماست.