ماهابهارات قسمت ۶۴: سرنوشت یا ارادهی آزاد — چه چیزی مسیر زندگی شما را تعیین میکند؟
آیا داستان زندگی ما از پیش نوشته شده است، یا این ما هستیم که صفحات خالی را یکییکی پر میکنیم؟ آیا مفهوم سرنوشت چیزی جز بهانهای برای شانه خالی کردن از مسئولیت مسیر زندگی خود است، یا واقعاً وجود دارد؟ سادگورو به این موضوع دشوار با پاسخی صریح میپردازد که ممکن است شما را شگفتزده کند.

پرسشگر: در شعر «سرنوشت» شما میگویید که یک فرد میتواند سرنوشت خود را اکنون انتخاب کند یا آن را به بَعد موکول کند. میتوانید در این مورد توضیح بیشتری بدهید؟ و تا چه حد از قبل مشخص است که یک فرد در طول زندگیاش چه انتخابهایی خواهد کرد؟
سرنوشت، چیزی از پیش انجامشده نیست.
بلکه رشتهای است که
گردنبندی از گُل، مهره یا استخوان میسازد
میتوانید اکنون آن را بپوشید یا بعداً
اینجا یا آنجا. یا میتوانید
آن را بر سینهی شخصی دیگر بگذارید
اما حتی یک گل هم
بدون کشیدن این رشته نخواهد افتاد
اگرچه قدتان بلندتر نخواهد شد، اما اگر یاد بگیرید که از «گوشت» — بدن، مغز، احساسات و انرژیهای زندگیتان — بهتر استفاده کنید، در بُعدی متفاوت از زندگی قرار خواهید گرفت. اگر سعی کنید از سرنوشتتان فرار کنید، تنها اتفاقی که میافتد این است که ممکن است آن را کمی عقب بیندازید. از آن فرار نخواهید کرد. اگر فکر میکنید عقب انداختن بهتر از انجام دادن آن در همین لحظه است، انتخابش با خودتان است؛ اما من چنین زندگیای را بیهوده میدانم. چیزی که میتواند در این زندگی انجام شود باید در این زندگی انجام شود — چرا آن را به زندگی بعدی عقب بیندازید، یا چرا اصلاً یک زندگی بعدی خلق کنید؟ اگر عاقل هستید و ماهیت وجودتان را حداقل از نظر ذهنی درک میکنید، نباید سرنوشتتان را عقب بیندازید؛ باید همینالان با آن روبهرو شوید. ذات فرایند معنوی همین است که اکنون با سرنوشت خود روبهرو شوید.
من معمولاً هر کسی را که دربارهی سرنوشت حرف میزند، ساکت میکنم، زیرا آنها نقش آن را اغراقآمیز نشان میدهند و زندگیشان را بیدلیل محدود میکنند. سرنوشت محدودیتهای خاصی به همراه میآورد، اما این چیزی نیست که شما باید بر آن تمرکز کنید. همهی امکانات دیگری که وجود دارد را نادیده نگیرید. این به یک ذهنیت تبدیل شده است – وقتی مردم میگویند: «من انسانم»، منظورشان از انسانیت خود فقط بهعنوان یک محدودیت است، نه به عنوان یک امکان. من میخواهم شما به انسان بودن به عنوان یک امکان بیحدومرز نگاه کنید. با یک سوراخ کلید کوچک میتوانید در بزرگی را باز کنید، و آن در، دنیای بسیار بزرگتری را پیش روی شما میگشاید.
آیا چیزی به نام سرنوشت وجود ندارد؟ وجود دارد، اما باید آن را از ذهن خود بیرون کنید. باید با مهندسی درون پیش بروید، که به سرنوشت اعتقادی ندارد. در مورد آنچه تثبیت شده است، کاری نمیتوان کرد – فقط رهایش کنید. باید روی چیزی کار کنید که تثبیت نشده است. تمرکز خود را بر چیزهایی بگذارید که میتوانید دربارهی آنها کاری انجام دهید.
ادامه دارد…


