‫در مقاله‌ی اول «چرا زیرساخت معنوی؟ بخش ۱» به نیازِ انسان برای دریافتِ پشتیبانی از جامعه در مسیرِ جست‌وجوی معنوی پرداختیم. در بخش ۲، به نیاز حیاتی به فضاهای تقدیس شده می‌پردازیم.

‫در طول هزاره‌ها، هند کهکشانی از اساتید روشن‌ضمیر را عرضه کرده است. به نوبه خود، این موجودات باشکوه، آموخته‌ها و دانسته‌هایشان را به جامعه تقدیم کردند تا مردم را قادر سازند نسل به نسل به همان حالت دست یابند.

فضاهای تقدیس شده

‫استادان معنوی این سرزمین، فضاهای تقدیس شده‌ی فراوانی را در اختیار مردم قرار دادند تا در مسیرِ سلامتی و آسایش خود گام بردارند. تقدیس چیست؟ سادگورو می‌گوید: «تقدیس فرایندی زنده است. اگر گِل را به غذا تبدیل کنید، این را کشاورزی می‌نامیم. اگر غذا را به گوشت و استخوان تبدیل کنید، این را هضم، ادغام می‌نامیم. اگر گوشت را به گِل تبدیل کنید، این را سوزاندن جسد می‌نامیم. اگر بتوانید این گوشت یا حتی یک سنگ یا فضای خالی را به یک امکان الهی بدل کنید، این را تقدیس می‌نامیم. امروز، علم مدرن به شما می‌گوید که همه‌چیز یک انرژی است که به میلیون‌ها شکل مختلف نمایان می‌شود. اگر چنین است، آنچه شما الهی می‌نامید، آنچه سنگ می‌نامید، آنچه مرد یا زن می‌نامید، آنچه دیو می‌نامید، همه همان انرژی هستند که به شیوه‌های مختلف عمل می‌کند.»

‫در سراسر هند، به‌ویژه در جنوب، شهرهایی با معابد باشکوه داریم که حتی با ماشین‌آلات مدرنِ در اختیارمان، معجزه‌های مهندسی محسوب می‌شوند. معابد علاوه بر اینکه کانون‌های آموزش، هنر و فرهنگ بودند، به‌عنوان مراکز قدرتمند انرژی نیز خدمت می‌کردند. معابد باستانی نه به‌عنوان مکان‌هایی برای دعا، بلکه به‌عنوان گردابه‌هایی از انرژی ساخته شدند که در آنجا، اگر مردم پذیرا و مشتاق بودند، می‌توانستند خود را به شیوه‌ای بسیار عمیق متحول کنند. جامعه به‌شدت بر این باور بود که نوعِ خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنی اهمیتی ندارد، اما بودن در نزدیکیِ یک فضای تقدیس‌شده می‌تواند دگرگونی‌ای شگرف در زندگی‌ات پدید آورد. درباره‌ی اهمیتِ بودن در فضاهای تقدیس شده، سادگورو می‌گوید: «هر انسانی سزاوار است که در یک فضای تقدیس شده زندگی کند. با این آگاهی است که در فرهنگ ما، هر خیابان ۳ معبد داشت؛ چون حتی چند متر هم نمی‌بایست بدون یک فضای تقدیس شده وجود می‌داشت. هدف این نبود که یک معبد در مقابل دیگری ساخته شود؛ هدف این بود که هیچ‌کس نباید در فضایی که تقدیس شده نیست قدم بزند؛ هیچ‌کس نباید در فضایی که تقدیس شده نیست زندگی کند. همیشه ابتدا معبد ساخته می‌شد و سپس خانه‌ها.»

‫هند همواره از هنر، علم و فناوریِ خداآفرینی آگاه بوده است. این‌ها فرم‌های انرژی بودند که به شیوه‌ای خاص عمل می‌کردند. بهارات دارای ۳۳ میلیون خدا و الهه است، زیرا این تنها فرهنگی است که متوجه شده خدا ساخته و پرداخته‌ ماست. یوگی‌های هندی خدایان و الهه‌های بی‌شماری را شکل داده و تقدیس کرده‌اند. وقتی یک خدا یا الهه‌ای را می‌ساختند، این کار با هدف مشخصی و برای منظور خاصی انجام می‌شد. سادگورو می‌گوید الهه‌های تانتریک مانند راکینی، داکینی و چانکینی ساخته شدند و کسانی که آن‌ها را خلق کردند، تصمیم گرفتند به آن‌ها شکلی با ویژگی‌ها و قابلیت‌های خاص بدهند. سادگورو می‌گوید: «در واقع، آن‌ها ربات‌های انرژی هستند. آن‌ها برای هدف خاصی ساخته شدند، با روش خاصی برای فعال‌سازیشان، روش خاصی برای دسترسی به آن‌ها و روشی خاص برای استفاده از آن‌ها.»

‫افسونِ «کاشی»

‫یکی از نمونه‌های خیره‌کننده‌ی زیرساخت معنوی در این سرزمین، شهر کاشی است. سادگورو می‌گوید: «ساخت شهری مانند کاشی یک جاه‌طلبی دیوانه‌وار است و آن‌ها هزاران سال پیش این کار را کردند. آن‌ها ابزاری به شکل یک شهر ساختند؛ در آنجا ۷۲٬۰۰۰ زیارتگاه وجود داشت، به تعداد نادی‌های (کانال‌های انرژی) بدن انسان. کل این فرایند مانند تجلی یک بدن انسانی عظیم است تا با بدن کیهانی بزرگتر ارتباط برقرار کند و اتحادی میان خُرد و کلان به وجود آورد.»

‫افسانه‌های کاشی بی‌حدومرز است. طی اعصار، مردم آرزو داشتند آنجا زندگی کنند و در کاشی بمیرند، نه برای لذت، بلکه برای امکانی که این شهر فراهم می‌کرد: سازوکاری برای فراتر رفتن از همه محدودیت‌ها.

دیانالینگا

‫خلق یک دیانالینگا همیشه آرزوی بسیاری از انسان‌های روشن‌ضمیر بوده است، اما پیچیدگی‌های موجود در این کار به گونه‌ای است که به‌ندرت تحقق یافته است. دیانالینگا به‌دست سادگورو و از راهِ فرایندِ فشرده‌ی سه‌ساله‌ی «پرانا پراتیشتا» تقدیس شده است؛ حاملِ انرژی‌های هر هفت چاکرا در بالاترین سطحِ بیداریِ خود است و این انرژی‌ها به‌گونه‌ای مُهر و محفوظ شده‌اند تا در گذرِ زمان پراکنده نگردند. شکل فیزیکی دیانالینگا - سنگ گرانیت سیاه - فقط داربستی برای این انرژی است. حتی اگر اکنون این شکل فیزیکی برداشته شود، شکل انرژی که آنجا وجود دارد، قابل نابودی نیست. این انرژی برای همیشه حاضر و در دسترس همه است.

‫سادگورو دیانالینگا را «کپسول کوچکی از کیهان» توصیف می‌کند. درباره امکان‌هایی که فراهم می‌کند، سادگورو می‌گوید: «حوزه و انرژیِ دیانالینگا امکانی را برای هر انسانی که با آن تماس پیدا کند پدید می‌آورد - چه واقعاً در مجاورتش یا فقط در آگاهی‌اش - اگر مشتاق گشودن خود باشد. در دسترس‌شان خواهد بود. بالاترین امکان برایشان خواهد شد.»

حفظِ روح و سرشتِ هند

‫رفتن به جای درست برای چیزهای درست، شرطِ اساسیِ موفقیت است. به‌عنوان یک دروازه معنوی، حفظِ روح و سرشتِ بنیادینِ این سرزمین اهمیتی بسزا دارد. کاوش درباره ماهیتِ درونی انسان، در این سرزمین هزاران سال است که جریان دارد. اگر این را دوباره احیا کنیم، تمام جهان برای آرامش و سلامت درونی خود به‌سوی هند روی خواهند آورد.