‫اگرچه مدتی بود که این کارزار رالی برای رودخانه‌ها در ذهنم بود، اما تنها دو ماه پیش از آغاز آن، با تیم‌های‌مان در این‌باره صحبت کردم. تیم‌های ما زمانی بهترین عملکرد را دارند که یک مهلت غیرممکن و برنامه‌ای فشرده تعیین کنید. این همان چیزی است که باعث می‌شود ما با تمام توان پیش برویم. در بیست و پنج سال گذشته نیز همین‌طور بوده است. اگر می‌خواهید چیزی خلق کنید که تاکنون هرگز انجام نشده و در مقیاسی وسیع و با جنبه‌های گوناگون باشد، باید ذهنِ همه درگیر شود. زیرا بیشتر مردم از ذهن خود مانند یک گلوله‌ی توپ استفاده می‌کنند. چیزی باید آن را شلیک کند، وگرنه به جایی نخواهد رفت. بنابراین جرقه‌ش زده شد و رالی به حرکت درآمد.

‫تنها ثروت واقعی که می‌توانید در طول زندگی و حتی مرگ با خود حمل کنید، عمقِ تجربه است.

‫آنچه ما به دست آورده‌ایم، یکی از شگفت‌انگیزترین رویدادهای دوران اخیر در کشور است. تلاشی عظیم و انرژی عظیمی که پشت آن بوده – این همان قدرت آگاهی است. مدتی پیش به کسی در ایشا گفتم: ما فقط گروهی نادان هستیم که کارهای شگفت‌انگیز انجام می‌دهیم. تعداد کمی از آنها حقیقتاً تحصیل‌کرده‌اند – بقیه همگی مثل من هستند. برای خلق چیزی زیبا نیازی به هوش سرشار یا مدرک عالی نیست. تنها چیزی که لازم است، تعلق و فداکاریِ مطلق نسبت به کاری است که می‌خواهید انجام دهید. هنگامی که انرژی‌تان در یک مسیر متمرکز شود، همه چیز برای شما کار خواهد کرد. در روایات یوگی گفته می‌شود لحظه‌ای که به بُعد چیتا دست یابید – بُعدی فراتر از حافظه، درک، مرزها، آموزش یا دانش – خداوند بنده‌ی شما خواهد شد. این رالی نمونه‌ای از این حقیقت است – زیرا توانسته کل ملت را به حرکت درآورد.

‫در اصل، این ثابت می‌کند که این موضوع در ذهن همه بوده، اما چه کسی زنگ را به گردنِ گربه خواهد آویخت؟ برای این کار به یک دیوانه نیاز است که نمی‌داند این گربه‌‌ی خانگی است یا ببر. چنین چیزی در بسیاری از موقعیت‌ها رخ می‌دهد. شما فکر می‌کردید که چیزی گربه‌ی خانگی است، اما ناگهان غُرید و خواست سرتان را جدا کند. خیلی‌ها هشدار دادند که اعتبارم را به خطر می‌اندازم. من گفتم: «حاضر هستم اعتبار و جانم را به خطر بیندازم، چون این موضوعی حیاتی است. باید اطمینان حاصل کنیم که رودخانه‌های‌مان برای نسل‌های آینده جاری بمانند.»

‫این رالی بی‌نظیر است، نه تنها در هند. در هیچ جای دیگرِ این سیاره، هیچ‌گاه جنبشی زیست‌محیطی تا این اندازه گسترده نشده است.

‫قرار نیست همه‌چیز فقط به خاطر سی روز حضور ما در جاده‌ها درست شود. قرار نیست فردا صبح همه‌ی رودخانه‌ها جاری شوند. ما نیازمند یک جنبش عظیم و فراگیر هستیم که هیچ‌کس نتواند آن را نادیده بگیرد. این حرکت تنها یک تلاش زیست‌محیطی نخواهد ماند. برای بسیاری که با ما در تماس بوده‌اند، به یک فرآیند معنوی تبدیل خواهد شد. ذات این فرآیند معنوی است. هرچند اکنون هدف زیست‌محیطی است، همان‌طور که گوتاما بودا زیر درختی به روشن‌ضمیری رسید. من برای فرآیند روشن‌ضمیری در مقیاسی وسیع برنامه‌ریزی کرد‌ه‌ام. وقتی آن روز فرا برسد، می‌خواهم درخت مناسبی برای نشستن داشته باشید (با خنده).

‫پس تا چه زمانی این رالی ادامه خواهد داشت؟ ما تلاش‌های مربوط به تماس‌های پاسخ داده نشده را تا ۳۱ اکتبر ادامه خواهیم داد. تاکنون از مرز ۱۲ کرور (۱۲۰ میلیون) پاسخ داده نشده عبور کرده‌ایم. این تنها ۴۰ درصد از هدف قبلی من یعنی ۳۰ کرور (۳۰۰ میلیون) بود. این روزها من می‌گویم ۶۰ کرور (۶۰۰ میلیون). زیرا نظام عددی را هندی‌ها اختراع کرده‌اند، پس آزادیم هر طور که بخواهیم از آن استفاده کنیم. وقتی توانستیم جمعیت خود را طی ۷۰ سال چهار برابر کنیم، چرا نتوانیم تعداد تماس‌های پاسخ داده نشده را چند برابر کنیم؟ این موضوع در مورد یک عدد خاص نیست. مهم این است که هر شهروندی باید مشارکت کند، فارغ از اینکه در زندگی خود چه می‌کند. این همان چیزی است که به این حرکت قدرت می‌بخشد.

‫این رالی بی‌همتاست، نه فقط در هند. در هیچ جای دیگری از این سیاره، هیچ‌گاه یک جنبش زیست‌محیطی تا این اندازه گسترده نشده است. معمولاً تنها گروه‌های معدودی برای بعضی هدف‌های زیست‌محیطی مبارزه می‌کنند. زیرا ما این حرکت را با رویکردی درست آغاز کردیم و گفتیم این یک شورش نیست، یک اعتراض نیست و علیه هیچ‌کس نیست، به همین دلیل تمام ملت پاسخ داد. رسانه‌ها واکنشی شگفت‌انگیز نشان دادند. هرگز در تاریخ هند مستقل، هیچ رویدادی به‌اندازه «رالی برای رودخانه‌ها» در سراسر کشور و به‌مدت سی روز گزارش نشده است. چهره‌های ملی در عرصه‌ی سینما و ورزش پاسخ دادند. آن‌ها نقش بزرگی در کل این فرآیند ایفا کردند. ما دوست داریم قدردانی خود را به همه‌ی آن‌ها ابراز کنیم.

‫چیزهای کوچک منفی که هرکسی انجام می‌دهد، در نهایت به یک فاجعه منجر می‌شود.

‫فراتر از همه‌چیز، ای داوطلبان سراسر کشور، شما کاملاً دیوانه هستید. و این یک ویژگی خوب است. اگر قلبی سرشار از دیوانگی نداشته باشید، از یک زندگی یبوست‌زده خواهید مرد. کمتر چیزی رخ می‌دهد – این همان یبوست است. امکان اتفاقات بسیار بیشتری در زندگی‌تان وجود داشت، اما تنها اندکی رخ داده، این یعنی یک زندگی یبوست‌زده. زندگی درباره‌ی آنچه دارید یا ندارید نیست. زندگی درباره‌ی آنچه جمع کرده‌اید یا جمع نکرده‌اید نیست. زندگی درباره‌ی آنچه پوشیده‌اید، جایی که زندگی کرده‌اید، یا ماشینی که رانده‌اید نیست – بلکه درباره عمق تجربه‌ی شماست. تنها ثروتی که در زندگی دارید، میزان ژرفای زندگی شماست. اگر آن را فدای تمام چیزهایی کنید که جمع کرده‌اید – در نهایت این انبار را به کجا خواهید برد؟ تنها ثروت واقعی که می‌توانید از میان زندگی و مرگ با خود حمل کنید، ژرفای تجربه است.

‫تنها چیزی که در زندگی‌تان دارید فقط خود زندگی است. هر چیز دیگری که در فکر و احساس شما شکل می‌گیرد، فقط تخیل شماست. عمق تجربه است که تأثیر می‌گذارد و شما را به سطح کاملاً متفاوتی از زندگی می‌برد. شما به یک زندگی بالغ تبدیل می‌شوید. برای بسیاری از داوطلبان سراسر کشور، این یک ماه تا به حال عمیق‌ترین تجربه‌ی زندگی‌شان بوده است. این برای من از هر چیزی مهم‌تر است. نکته این است که برای هزاران نفر، تجربه زندگی‌شان بسیار عمیق‌تر از قبل شده است. و این عمق به این دلیل به وجود آمد که آگاهانه یا ناآگاهانه برای مدتی فراموش کردند: «پس من چه؟»

‫بسیاری از افراد کارهایی را انجام می‌دهند که دوست ندارند، فقط چون فکر می‌کنند وظیفه‌شان است و تمام عمرِ خود را با رنج و سختی می‌گذرانند.

‫در غیر این صورت، افرادی که فکر می‌کنند کار مهمی انجام می‌دهند، کاملاً در وضعیت «زندگی‌ ییوست‌زده» به سر می‌برند. اگر ندانید چگونه با جدی‌ترین جنبه‌های زندگی با شادی روبرو شوید، زندگی به شدت بر قلبتان سنگینی خواهد کرد. آنقدر سنگین که وقتی زنده‌اید، احساس می‌کنید که در قبر دفن شده‌اید. بسیاری از مردم این حالت را برای خودشان ایجاد می‌کنند. به همین دلیل است که به میخانه، بار یا رستوران می‌روند — تا کمی آرامش یابند و نفس راحت بکشند. بقیه‌ی اوقات، خودشان را دفن می‌کنند. من می‌خواهم شما شادیِ نفس کشیدنِ آزادانه در هر لحظه را تجربه کنید. اگر می‌خواهید شادی را بشناسید، تنها کاری که باید بکنید این است: این فکر را رها کنید که «پس من چه؟» من به شما درباره شما می‌گویم ‌ — روزی ما شما را خواهیم سوزاند یا دفن خواهیم کرد. سوال این است که قبل از آن، تجربه‌ی زندگی شما چقدر عمیق است؟ همه چیز همین است. عمق تجربه به خاطر فعالیتی که انجام می‌دهید به وجود نمی‌آید. عمق زمانی به وجود می‌آید که آنچه خلق می‌کنید بزرگ‌تر از خودتان شود.

‫این تنها با برگزاری یک رالی بزرگ در سراسر کشور اتفاق نمی‌افتد. این می‌تواند با هر عملی که انجام می‌دهید به وجود بیاید. آنچه انجام می‌دهید بسیار مهم‌تر از وجود و بقای شماست — اگر همه‌چیز را با این نگرش پیش ببرید، زندگی فوق‌العاده عمیق خواهد شد. اگر چنین باشد، شما مانند یک انسانِ فوق‌العاده عمل خواهید کرد. نه به این دلیل که اَبَر انسان شده‌اید، بلکه به این دلیل که یبوست‌تان برطرف شده است. من به‌طور خاص یک مثال ناخوشایند انتخاب می‌کنم، چون مردم قادرند چیزهای زیبا مثل یک گل یا ماه را نادیده بگیرند. اما اگر کمی کثافت روی صورتشان بیفتد، ناگهان هوشیار می‌شوند. پس برای هوشیار کردنشان، باید کمی کثافت به آن‌ها پرتاب کنید. اگر دچار یبوست بودید و ناگهان دچار اسهال شدید، باور نمی‌کنید که چقدر کثافت در درونتان بوده است. به همین ترتیب، اگر زندگی خود را با فکر مداوم «پس من چه؟» دچار یبوست کرده‌اید و سپس آن را رها کنید، خواهید دید که ناگهان این رهایی چقدر بزرگ خواهد بود.

‫اگر این فکر «پس من چه؟» را رها کنید، زندگی مانند یک سیلاب خواهد بود، نه یک جریان کم‌آب.

‫آن‌چه امروز جهان را نابود می‌کند این است که کسی کاری می‌کند که چیزی را نابود می‌کند و بقیه فکر می‌کنند: «آن‌ها این کار را می‌کنند، پس چه اشکالی دارد — من هم می‌توانم انجام دهم. من تنها کسی نیستم که کارهای منفی انجام می‌دهد.» این‌گونه است که ما یک زندگی عظیم و قدرتمند مانند یک رودخانه را نابود کرده‌ایم. اگر نمی‌دانید منظورم چیست، فقط یک قایق بگیرید، مثلاً از الله‌آباد تا کاشی. تنها کافی است رودخانه را احساس کنید، چه زندگی عظیم و پرشکوهی است. این تجربه‌ی زندگی شما خواهد بود. و ما چنین زندگی عظیمی را به زانو درآوردیم، چون فکر کردیم: «دیگران این کار را می‌کنند، پس من هم می‌توانم انجامش بدهم.» کارهای منفی کوچکی که همه انجام می‌دهند، در نهایت به فاجعه‌ای بزرگ تبدیل می‌شود.

‫فکر نکنید که: «همه دارند تماس می‌گیرند ـ تماس از دست رفته‌‌ی من به چشم نمی‌آید.» این مشکل بزرگی در بسیاری از انسان‌هاست – وقتی چیزی می‌خواهند، بزرگ می‌شوند؛ حق خود را طلب می‌کنند. اما وقتی باید چیزی بدهند، کوچک و فروتن می‌شوند. می‌گویند: «آخر من چه کاری می‌توانم بکنم؟» اگر این معادله را برعکس کنید، زندگی‌تان به‌طور چشمگیری تغییر خواهد کرد. رالی برای رودخانه‌ها ادامه خواهد داشت تا زمانی که رودخانه‌ها جریان داشته باشند. این نیازمند انسان‌های متعهد است.

‫تنها اگر کاری بزرگ‌تر از خودتان انجام دهید، احساس رضایت جاودانه خواهید داشت.

‫گام بعدی در «رالی برای رودخانه‌ها» این است که مسئولان کشور را وادار به اقدام کنیم. دیروز، پیش‌نویس توصیه‌های سیاستی برای احیای رودخانه‌های هند را به نخست‌وزیر ارائه کردیم. این سندی دقیق و شگفت‌انگیز است، همراه با مطالعات موردی متعدد درباره‌ی چگونگی احیای رودخانه‌ها در سراسر جهان، در انواع خاک‌ها و اقلیم‌ها و این‌که چطور می‌توان آن را در هند انجام داد – کل دانش و علم آن در این سند آمده است. این پیش‌نویس با احترام و اشتیاق فراوان برای این هدف دریافت شد. اما کارهای بسیار بیشتری لازم است تا به عمل تبدیل شود. اگر فشار را حفظ نکنیم، ممکن است این موضوع به حاشیه برود. آن‌ها هر روز هزاران مسئله‌ی دیگر در دست دارند.

‫همه‌ی شما باید صدای خود را به گوش دیگران برسانید. ده درصد از حرف‌هایی که می‌زنید و ده درصد از پیام‌هایی که هر روز منتشر می‌کنید باید درباره‌ی رودخانه‌ها باشد. «اما سادگورو، دوستانم فکر می‌کنند دیوانه‌ام!» اگر این کار را نکنید، واقعاً دیوانه‌اید. اگر نفهمید که رودخانه‌ها سرچشمه‌ی زندگی ما هستند، دیوانه‌اید. این درست مثل حکایت مردی است که در حالی که روی شاخه نشسته، دارد همان شاخه را می‌بُرد. اگر موفق شود، سقوط خواهد کرد. دقیقاً همین جایی هست که امروز ایستاده‌ایم. اگر همین حالا دست به اقدام نزنیم، تنها زمانی زنده می‌مانیم که اقتصاد و تمام فعالیت‌هایمان شکست بخورند. آیا این دیوانگی مطلق نیست؟

‫این تنها در هند نیست، بلکه در سراسر دنیا همین‌طور است. ولی هند اولین جایی خواهد بود که طعم این فاجعه را می‌چشد، به‌دلیل فشار جمعیت بر سرزمین محدودی که داریم. دنیا هم این فاجعه را خواهد دید، اما بعضی از کشورها کمی سازمان‌یافته‌ترند و دور خود دیوار کشیده‌اند (با خنده). به همین دلیل «رالی برای رودخانه‌ها» باید ادامه پیدا کند. می‌خواهم همه‌ی شما واکنش نشان دهید و در شبکه‌های اجتماعی فعال باشید – اگر نه هر روز، دست‌کم هفته‌ای یک بار.

‫وقتی چیزهای منفی می‌بینید، می‌توانید بخشی از آن شوید یا از آن فراتر بروید. این انتخابی است که در هر لحظه از زندگی دارید. مهم نیست در چه موقعیتی قرار دارید، سه راه پیش رو دارید. یا می‌توانید از آن برای رشد استفاده کنید یا می‌توانید از آن استفاده کنید تا از خودتان هیچ‌چیز ساخته نشود یا می‌توانید سعی کنید خودتان را از همه چیز کنار بکشید. اما بدون درگیر شدن، تجربه‌ای از زندگی نخواهید داشت. برای آنکه زندگی عمیق شود، درگیری باید بی‌قید و شرط و بی‌محاسبه باشد. درگیری حسابگرانه تنها بقای شما را تضمین می‌کند، اما پس برای چه زنده‌اید؟ در هر حال روزی خواهید مرد. آیا بهتر نیست درگیر باشید و زندگی را تا حد ممکن عمیق تجربه کنید؟

‫گام بعدی، تبدیل این حرکت به قانون است. یک امتیاز بزرگ این است که احزاب مختلف سیاسی همگی برای این رالی کنار هم آمده‌اند. این یک مانع بزرگ بود که از آن عبور کردیم. باقی مسیر شامل چالش‌های قانون‌گذاری، حقوقی، فنی، اداری و پیچیدگی‌های اجرایی است که باید با جزئیات بررسی شود. امیدواریم این‌ها را در چند ماه آینده حل کنیم، اما به آدم‌هایی نیاز داریم که در میدان حاضر باشند و رهبری کنند. بسیاری از ایالت‌ها از ما انتظار دارند طرح‌های اقتصادی کنار رودخانه‌ها ایجاد کنیم تا نشان دهیم کشاورزی مبتنی بر درختان بسیار سودمندتر از روش‌های فعلی کشاورزان است.

‫در چند سال آینده، دست‌کم به ۱۲۰۰ نفر در ۱۶ ایالت نیاز داریم که تمام‌وقت بایستند و کار را پیش ببرند. همین حالا، حدأقل چند صد‌ نفر لازم داریم که با تعهد در میدان عمل کنند. در بعضی ایالت‌ها، حتی بدون تصویب سیاست، کار پیش خواهد رفت. در برخی ایالت‌ها این مسیر سخت خواهد بود. و در برخی بسیار دشوار. اما اگر در پنج سال آینده، نمونه‌های موفقی در مقیاس بزرگ ایجاد کنیم، کارمان را انجام داده‌ایم. بعد از آن، ادامه‌ی کار به مردم و کشور بستگی دارد.

‫ما به جوانانی نیاز داریم که بایستند. اگر این یک فکر را کنار بگذارید – «پس من چه؟»، زندگی به‌ صورت سیل جاری می‌شود، نه چکه‌چکه. تنها وقتی کاری بزرگ‌تر از خودتان انجام دهید، رضایتِ جاودانه خواهید یافت. اگر کارهایی کوچک‌تر از خودتان بکنید، زندگی بدون مواد شیمیایی اتفاق نمی‌افتد. اگر مست نشوید یا کاری مشابه نکنید، نمی‌توانید بخندید، آواز بخوانید یا برقصید. کل دنیا دارد به این سمت می‌رود. آدم‌های زیادی برای برپایی این رالی تلاش کردند – سلبریتی‌ها، قهرمانان ورزشی، چهره‌های سینما، رهبران سیاسی، داوطلبان، ساکنان آشرام و براهماچاری‌ها. بسیاری هر روز طوری کار کرده‌اند که انگار آخرین روز زندگی‌شان است. این همان شیوه‌ای است که باید زندگی کرد. می‌خواهم شما از این رالی به هر شکل ممکن برای رشد و تعالی زندگی خودتان استفاده کنید. زندگی‌تان باید همراه رودخانه‌ها جریان داشته باشد. اما باید یک فکر را کنار بگذارید – «پس من چه؟»

‫خیلی‌ها کارهایی می‌کنند که دوست ندارند، فقط چون فکر می‌کنند وظیفه‌شان است و تا آخر عمر از آن رنج می‌برند. آدم‌های باهوش کاری را می‌کنند که دوست دارند – و کمی از زندگی لذت می‌برند. اما یک نابغه یاد می‌گیرد آنچه لازم است را با شادی انجام دهد. این‌جاست که نبوغ شما شکوفا می‌شود. وقتی موضوع دیگر «شما» نیستید، اکنون راهی بی‌مرز برای دیدن زندگی باز می‌شود. من حتی لازم نیست درباره‌ی بسیاری از جنبه‌های این رالی و کارهای دیگر با مردم صحبت کنم – آن‌ها خود به خود اتفاق می‌افتد. نه به‌خاطر این‌که اراده‌ام را بر دنیا تحمیل می‌کنم، بلکه چون اراده‌ی هستی را تحقق می‌بخشم. این کار باید انجام شود و کسانی که با تمام وجود انجامش دهند، به رضایت و کمال می‌رسند.

‫من با شما هستم.

Love & Grace